٢ ماهگى
كوچولوى نازم اين روزها خيلى سخت ميگذره همش كلافه ام يهو گريم ميگيره حالت تهوع شديد دارم هنوز دكترى كه بتونم تا زايمان باهاش پيش برم و پيدا نكردم، بابا امير خيلى همكارى ميكنه همش ناراحته برام كه انقدر حالت تهوع دارم ولى خب كاريش نميشه كرد با خودم ميگم بيخود نيست كه بهشت زير پاى مادراست همين چيزاشم هم هست ديگه اميدوارم زود تموم بشه اين روزا زودتر ببينمت و همه اين روزاى سخت يادم بره ♥️